زبان و فضای شعر آتشی، هم در وجه اجتماعی-سیاسی- فرهنگی و هم در وجه عاشقانه متأثر از محیط بومی جنوب است. به عبارت دیگر رمزگانهای اجتماعی شعر آتشی برآمده از محیط زندگی شاعر و شرایط حاکم بر محیط و در مدل کلانتر مرتبط با تاریخ سیاسی – فرهنگی ایران است و ریشههای سفت و سخت در اساطیر و باورها و انگارههای قومی و وطنی دارد. این نشانهها و عناصر و رمزگانها را میتوان در تمام آثار شعری او دید. به همین دلیل شعر آتشی از نظر صورخیال متکی به ذهن خلاق او در تأثیرپذیری از زیست بوم اوست، نبوغ او در آفرینشگری عناصر بومی-تاریخی- فرهنگی است که برای اولین بار به واسطهی قلم او وارد زبان شعر مدرن جنوب شدهاند.
دسته: مقالات
جمهوری ادبی مدیترانه
وقتی قرار بود این مقاله را بنویسم اساس فکرم بر این بود که اگر مدیترانه به جای دریا خشکی بود و کشورِ واحدی بود چه میشد. میدانم این فرض کمی احمقانه است که فکر کنیم کشوری با مساحتِ دو میلیون و نهصد و شصت و شش هزار کیلومتر مربع در اینجای جهان باشد. این کشورِ فرضی بعد از قزاقستان که اتفاقن آن هم بزرگترین کشور محصور در خشکی است دهمین کشور وسیعِ جهان میشد. این کشور فرضی با فرهنگهای بسیار متفاوتی هم مرز بود، یونانی و مصری، عربی و عبری، ترک و بربر، کرواتها و آلبانیاییها، ایتالیاییها، فرانسویها، اسپانیاییها و حتا انگلیسیها در جبلالطارق و عربها. از عربهای نوبایی تا عربهای سفیدِ تونس. شاید به خاطر همین همسایههای متقاوت است که فکر میکنم حتمن این کشور حتا در هفتهزار سالِ پیش میبایست جمهوری اداره میشده وگرنه چهطور میتوانسته تا حالا باقی بماند.
گسترش جلسات داستان نویسی کودکان
امروزه در ایران علاوه بر مراکز متعددی که داستان نویسی برای کودکان را آموزش می دهد و مخاطب آن بزرگسالان هستند داستان نویسی برای کودک نیز بسیار گسترش پیدا کرده است. علاوه بر تهران در شهرهای زیادی مثل شیراز و اصفهان و مشهد و تبریز و بوشهر و …موسسات زیادی هستند که مخاطب آنها کودک هستند و برایشان کلاس های داستان نویسی تدارک دیده اند.کودکان به شکل کارگاهی داستان می نویسند و داستان های همدیگر را نقد می کنند و معمولا اساتید نقش یاری رسان و راهنما را دارند.در هیچ دوره ای این تعداد جلسات در مورد داستان نویسی کودک وجود نداشته است و بر خلاف روال جلسات داستان نویسی بزرگسالان،نوپا و تازه به شمار می رود.
سرآغاز بعدی کجاست؟ بعد از پستمدرنیسم
تعریف اجمالی از پست مدرنیته
پست مدرنیته چه خصایل عمدهای دارد و وجه تمایز آن با مدرنیته چیست؟ چنانچه مبانی مدرنیسم را استوار بر سوژه، مفهوم ایدة پیشرفت ،عقلانیت تکنیکی و محاسبهگر بدانیم، ممیزه آن با پست مدرنیته چیست؟ قبل از ورود به چنین بحثی بهتر است بگوییم به گمان برخی از فیلسوفان، پست مدرنیسم دورة تاریخی نیست که پس از مدرنیسم اتفاق افتاده باشد؛ بلکه بازسازیکنندةآرمان های مدرنیستی است تا مدرنیته را از بحرانهایش نجات دهد. بهعبارتی دورهبندی جدیدی اتفاق نیفتاده و مدرنیته در حال اتفاق افتادن و پرتوافکنی نسبت به خودش است.
تاملی فلسفی بر سرگذشت مشروطه ایرانی
مسئله بر سر اصابت است، اصابت چيزي غريب که ما را از جا کنده و فرصت زندگي زيسته و نازيستۀ رخداده، واقعشده و درحال آمدنمان را از ما ربوده و مسئلهبرانگيزمان کرده است. اين مسئلهبرانگيز شدنِ زندگيمان براي خودمان البته سرآغاز تفکر است، تفکري که نگران و خوفناکمان کرده است. خوف از چيزي ناآشنا که به ناگاه به ما برخورد کرده است، اصابتي که بيخانمانمان کرده است. اينک ما حال حاضرمان را ديگر نميفهميم و زندگياي که به سوي ما ميآيد همچون غريبهاي وحشتناک است. البته اين نگرانيها و سردرگرميها آغاز حيرت است، حيرتي که اين بار با وحشتي ما را به سوي سرآغازي ديگر از امکانات گذشته، حال و آيندهمان پرتاب ميکند. اين که به سوي ما ميآيد و همچون اتمسفري بنيادين حال و هواي ما را دگرگون ميکند «تجدد» است.
داستان نویسان کودک، اوج و افول
بیش از دو دهه جلسات داستان نویسی کودک و همین طور داوری جشنواره هایی که کودکان خالق قصه ها هستند باعث شده است که در مواردی ذوق زده باشم و در مواردی ناراحت.
بیشتر کودکان در شروع کار از تخیلی استنایی برخوردارند و از موضوعاتی حیرت انگیز می نویسند اما در طول سالیان تحصیل در مراکز رسمی درصد بالایی از آنها به سمت کلیشه ها کشیده می شوند و آتش درونشان به خاکستر مبدل می شود.این که چه راهکارهایی لازم است که استعدادهای ناب آنها در مرداب همسان سازی های سیستم تعلیمی قرار نگیرد احتیاج به مساعدت خیلی از عزیزانی است که به گونه ای با این بچه ها کار کرده اند وروال اوج گیری خلاقیتشان را دیده اند و همین طور افول درصد بالایی را لمس کرده اند.امیدوارم بتوانم نظرات این عزیزان را ادامه راه بیاورم.فعلا چند نمونه داستان خدمتتان ارایه می کنم که در یک دوره داوری خودم را ذوق زده کرده است.
شهر در داستان
ادبیات مدرن، در این مقال داستان کوتاه، عجین است با جامعهای که از تیزاب مدرنیته گذشته باشد و ادبیاتش را بنا کرده باشد بر خرد، ذهن و زبان که از ویژگیهای دنیای حاضر است. کلمهی «شهر» نسبتی مستقیم دارد با مدرنیته و پسآنگه مدرنیسم. با این حساب، جهت ورود به این مبحث لازم است معانی پیشامدرنِ شهر را به کناری نهاد که پیوند داشتند با دولتشهرِ آتنی، یا با ریشههای باستانی این کلمه در فارسی، به معنای کانون برپایی حکومت.